چرا در برخی روابط احساس میکنیم که درک نمیشویم؟
احساس درک نشدن در یک رابطه، تجربهای بسیار رایج و در عین حال دردناک است. این احساس میتواند در روابط دوستانه، خانوادگی، عاطفی و حتی حرفهای رخ دهد. اما چرا این اتفاق میافتد؟ دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود فرد احساس کند که حرفهایش شنیده نمیشود، احساساتش نادیده گرفته میشود و طرف مقابل او را درک نمیکند. در این پست وبلاگ، به بررسی 21 نکته کلیدی میپردازیم که میتوانند توضیح دهند چرا در برخی روابط احساس میکنیم که درک نمیشویم:
- ✅
عدم برقراری ارتباط موثر:
نحوه صحبت کردن و انتقال پیام، نقش حیاتی در درک متقابل دارد. - ✅
گوش ندادن فعالانه:
صرفاً شنیدن با گوش دادن فعالانه، که شامل درک و همدلی است، متفاوت است.
- ✅
سوگیریهای شناختی:
پیشفرضها و تعصبات میتوانند مانع از درک صحیح منظور طرف مقابل شوند. - ✅
اختلاف در ارزشها و باورها:
وقتی ارزشهای اساسی افراد با هم متفاوت باشد، درک یکدیگر دشوار میشود. - ✅
انتظارات غیر واقعی:
توقعات بیجا از طرف مقابل، منجر به ناامیدی و احساس درک نشدن میشود. - ✅
عدم همدلی:
ناتوانی در قرار دادن خود به جای طرف مقابل و درک احساسات او.
- ✅
قضاوت زودهنگام:
قبل از شنیدن کامل حرفهای طرف مقابل، قضاوت کردن میتواند مانع از درک صحیح شود. - ✅
تمرکز بر خود:
تمایل بیش از حد به صحبت کردن در مورد خود و عدم توجه به نیازهای طرف مقابل. - ✅
بیتوجهی به زبان بدن:
نادیده گرفتن نشانههای غیرکلامی که میتوانند پیام مهمی را منتقل کنند. - ✅
عدم ابراز نیازها:
عدم بیان واضح نیازها و خواستهها، باعث سردرگمی طرف مقابل میشود. - ✅
ترس از آسیبپذیری:
عدم تمایل به نشان دادن احساسات واقعی به دلیل ترس از طرد شدن. - ✅
تجربههای گذشته:
تجربههای ناخوشایند قبلی میتوانند بر نحوه تعامل ما با دیگران تأثیر بگذارند. - ✅
مشکلات ارتباطی زمینهای:
الگوهای ارتباطی ناسالم که در طول زمان شکل گرفتهاند. - ✅
فشار و استرس:
در شرایط استرسزا، تمرکز بر دیگران دشوارتر میشود. - ✅
اختلاف فرهنگی:
تفاوتهای فرهنگی میتواند منجر به سوء تفاهم در ارتباطات شود. - ✅
عدم شناخت خود:
وقتی خودمان را به خوبی نشناسیم، نمیتوانیم به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار کنیم. - ✅
مشکلات روانی:
برخی از اختلالات روانی میتوانند بر توانایی همدلی و درک دیگران تأثیر بگذارند. - ✅
بهرهگیری از اصطلاحات تخصصی:
به کار بردن کلمات و اصطلاحاتی که طرف مقابل با آنها آشنا نیست. - ✅
مداخله:
قطع کردن صحبت طرف مقابل قبل از اتمام آن. - ✅
تفسیر نادرست:
برداشت غلط از حرفها و اعمال طرف مقابل. - ✅
دفاعی بودن:
واکنش تدافعی به انتقاد، حتی اگر سازنده باشد.
این عوامل میتوانند به طور جداگانه یا در ترکیب با یکدیگر، باعث ایجاد احساس درک نشدن در یک رابطه شوند. درک این عوامل اولین قدم برای بهبود روابط و ایجاد ارتباطات سالمتر و معنادارتر است. تلاش برای شناخت این عوامل و رفع آنها میتواند به بهبود کیفیت روابط شما کمک کند.
چرا در برخی روابط احساس میکنیم که درک نمیشویم؟ 21 نکته
1. عدم توانایی در بیان احساسات
شاید شما نتوانید به درستی احساسات خود را بیان کنید. وقتی نمیتوانید منظور خود را واضح منتقل کنید، طرف مقابل نمیتواند شما را درک کند. این ناتوانی میتواند ناشی از کمبود لغات، خجالت، یا ترس از قضاوت باشد. تلاش کنید با تمرین، دایره لغات احساسی خود را گسترش دهید و احساسات خود را به روشهای مختلف بیان کنید. میتوانید از مثال ها، داستان ها و یا حتی زبان بدن برای رساندن منظورتان استفاده کنید. به مرور زمان و با تمرین، در بیان احساسات خود مسلطتر خواهید شد. در ضمن، از طرف مقابل بخواهید تا در صورت نیاز، سوالاتی بپرسد تا بهتر متوجه منظورتان شود. صبر و حوصله در این زمینه بسیار مهم است.
2. تفاوت در دیدگاهها و ارزشها
هر فردی با مجموعهای از ارزشها و باورهای منحصربهفرد به دنیا میآید. اگر دیدگاهها و ارزشهای شما با طرف مقابل تفاوت زیادی داشته باشد، درک متقابل دشوار میشود. مثلا اگر شما فردی بسیار محافظهکار باشید و طرف مقابل فردی بسیار آزادیخواه، ممکن است در بسیاری از مسائل به توافق نرسید. این تفاوتها لزوماً بد نیستند، اما نیازمند درک و پذیرش از سوی هر دو طرف هستند. تلاش کنید دیدگاه طرف مقابل را درک کنید، حتی اگر با آن موافق نیستید. به جای تمرکز بر تفاوتها، به دنبال نقاط مشترک بگردید. گفتگوی با صداقت و محترمانه میتواند به کاهش این اختلافات کمک کند.
3. عدم همدلی (Empathy)
همدلی به معنای توانایی درک و سهیم شدن در احساسات دیگران است. اگر طرف مقابل فاقد همدلی باشد، نمیتواند احساسات شما را درک کند و با شما ارتباط برقرار کند. افرادی که همدلی ندارند، معمولاً خودمحور هستند و فقط به نیازها و خواستههای خود اهمیت میدهند. این افراد ممکن است نسبت به احساسات شما بیتفاوت باشند یا حتی آنها را مسخره کنند. یادگیری همدلی یک فرایند است و همه میتوانند در آن پیشرفت کنند. تشویق طرف مقابل به دیدن دنیا از دریچه نگاه شما میتواند کمک کننده باشد.
در ضمن، بیان واضح و صریح احساسات خود، به همراه مثال، میتواند در افزایش همدلی موثر باشد. گاهی اوقات، مراجعه به متخصص و دریافت مشاوره میتواند در بهبود مهارت های همدلی کمک کند.
4. گوش ندادن فعال
گوش ندادن فعال به این معنی است که شما فقط به کلمات طرف مقابل گوش میدهید، بدون اینکه سعی کنید منظور او را درک کنید. شما ممکن است در حال فکر کردن به جواب خود باشید یا ذهنتان جای دیگری باشد. گوش دادن فعال نیازمند تمرکز، توجه و تلاش برای درک احساسات و افکار طرف مقابل است. هنگام گوش دادن فعال، باید از سوال پرسیدن، خلاصه کردن صحبتها و نشان دادن علاقه و توجه استفاده کنید. از قطع کردن صحبتهای طرف مقابل خودداری کنید. تماس چشمی برقرار کنید و زبان بدن خود را با او هماهنگ کنید. به لحن صدا و احساسات او توجه کنید. با پرسیدن سوالات باز، او را تشویق کنید تا بیشتر صحبت کند.
5. پیشداوری و قضاوت
پیشداوری و قضاوت کردن قبل از اینکه فرصت کافی برای شناخت طرف مقابل داشته باشید، میتواند مانع از درک متقابل شود. وقتی با پیشفرضهای منفی وارد یک رابطه میشوید، به احتمال زیاد رفتارهای طرف مقابل را به گونهای تفسیر میکنید که پیشفرضهای شما را تأیید کنند. سعی کنید ذهن خود را باز نگه دارید و به طرف مقابل فرصت دهید تا خود را نشان دهد. به جای تمرکز بر اشتباهات گذشته، به رفتار فعلی او توجه کنید. قضاوت کردن نه تنها به رابطه آسیب میزند، بلکه باعث میشود شما فرصت شناخت یک فرد ارزشمند را از دست بدهید. به خودتان یادآوری کنید که هیچ کس کامل نیست و همه ما در حال یادگیری و رشد هستیم.
6. الگوهای ارتباطی ناسالم
برخی از الگوهای ارتباطی مانند انتقاد مداوم، سرزنش کردن، تهدید کردن و سکوت کردن میتوانند مانع از درک متقابل شوند. این الگوها باعث ایجاد ترس و ناامنی در رابطه میشوند و طرفین را از بیان با صداقت احساسات خود باز میدارند. اگر در رابطه خود از این الگوها استفاده میکنید، سعی کنید آنها را شناسایی کرده و با کمک یک متخصص آنها را تغییر دهید. یادگیری مهارتهای ارتباطی سالم مانند گوش دادن فعال، بیان احساسات به شکل غیرتهاجمی و حل مسئله به صورت مشترک میتواند به بهبود رابطه کمک کند. با تمرین و تعهد، میتوانید الگوهای ناسالم را با الگوهای سالمتر جایگزین کنید. مهمترین نکته این است که هر دو طرف تمایل به بهبود رابطه داشته باشند.
7. تجربیات گذشته
تجربیات گذشته شما، مخصوصا تجربیات ناخوشایند، میتوانند بر نحوه تفسیر شما از رفتارهای طرف مقابل تأثیر بگذارند. اگر در گذشته تجربهی خیانت داشتهاید، ممکن است به سختی به دیگران اعتماد کنید و رفتارهای آنها را به گونهای تفسیر کنید که نشاندهنده خیانت باشد. به طرف مقابل فرصت دهید تا خودش را ثابت کند و به او اعتماد کنید. با تمرکز بر لحظه حال و تلاش برای ایجاد یک رابطه سالم و مبتنی بر اعتماد، میتوانید از اثرات منفی تجربیات گذشته رها شوید. خودآگاهی و شناخت الگوهای رفتاری ناشی از تجربیات گذشته، اولین قدم در این راه است. صبور باشید و به خودتان زمان بدهید تا بهبود پیدا کنید.
8. استرس و اضطراب
استرس و اضطراب میتوانند بر توانایی شما در درک و ارتباط برقرار کردن با دیگران تأثیر بگذارند. وقتی استرس دارید، ممکن است تمرکزتان کم شود، تحریکپذیرتر شوید و به سختی بتوانید احساسات دیگران را درک کنید. مدیریت استرس و اضطراب از طریق تکنیکهایی مانند مدیتیشن، یوگا، ورزش و خواب کافی میتواند به بهبود روابط شما کمک کند. هنگامی که احساس استرس میکنید، به خودتان اجازه دهید استراحت کنید و از فعالیتهایی که به شما آرامش میدهند لذت ببرید. با بیان احساسات خود با طرف مقابل، میتوانید از سوءتفاهمها جلوگیری کنید. در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید. با مدیریت استرس و اضطراب، میتوانید روابط سالمتر و رضایتبخشتری داشته باشید.
9. انتظارات غیرواقعی
داشتن انتظارات غیرواقعی از طرف مقابل میتواند منجر به ناامیدی و احساس عدم درک شود. هیچ کس نمیتواند تمام نیازهای شما را برآورده کند و انتظارات غیرواقعی فقط باعث ایجاد فشار و تنش در رابطه میشوند. به جای تمرکز بر آنچه که طرف مقابل نمیتواند به شما بدهد، بر آنچه که به شما میدهد تمرکز کنید. سپاسگزار باشید و قدردانی خود را ابراز کنید.
با داشتن انتظارات واقعبینانه، میتوانید از ناامیدی جلوگیری کرده و رابطه خود را تقویت کنید. در ضمن، با بیان نیازهای خود به شکل واضح و محترمانه، میتوانید احتمال برآورده شدن آنها را افزایش دهید.
10. عدم اعتماد
عدم اعتماد میتواند یکی از مخربترین عوامل در یک رابطه باشد. وقتی به طرف مقابل اعتماد ندارید، نمیتوانید به حرفهایش باور داشته باشید و همیشه احساس میکنید که چیزی را از شما پنهان میکند. ایجاد اعتماد نیازمند زمان و تلاش است. با صداقت، شفافیت و وفاداری میتوانید اعتماد طرف مقابل را جلب کنید. اعتماد یک خیابان دوطرفه است. هم شما باید به طرف مقابل اعتماد کنید و هم او باید به شما اعتماد کند. با تمرکز بر ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد، میتوانید از بسیاری از مشکلات و سوءتفاهمها جلوگیری کنید. در ضمن، با صحبت کردن در مورد ترسها و نگرانیهای خود با طرف مقابل، میتوانید به او کمک کنید تا شما را بهتر درک کند.
11. مشکلات ارتباطی حل نشده
اگر مشکلات ارتباطی گذشته به طور کامل حل نشده باشند، میتوانند بارها و بارها در رابطه ظاهر شوند و منجر به احساس عدم درک شوند.هر بار که یک مشکل حل نشده دوباره مطرح میشود، زخمهای قدیمی باز میشوند و اعتماد و صمیمیت در رابطه کاهش مییابد.برای جلوگیری از این اتفاق، باید مشکلات را به طور کامل حل کنید.به این معنی که هر دو طرف باید فرصت داشته باشند تا دیدگاه خود را بیان کنند و به یک راه حل مشترک برسند.با حل مشکلات به طور کامل، میتوانید از بروز دوباره آنها جلوگیری کرده و رابطه خود را تقویت کنید.
در ضمن، با یادگیری نحوه حل مسئله به صورت مشترک، میتوانید در آینده با مشکلات جدید به طور موثرتری روبرو شوید.
مهمترین نکته این است که هر دو طرف تمایل به حل مشکلات داشته باشند و برای رسیدن به یک راه حل مشترک تلاش کنند.
12. تفاوت در سبکهای ارتباطی
هر فردی سبک ارتباطی خاص خود را دارد.برخی افراد مستقیم و صریح صحبت میکنند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و با اشاره صحبت میکنند.اگر سبکهای ارتباطی شما با طرف مقابل متفاوت باشد، ممکن است در درک یکدیگر دچار مشکل شوید.مثلا اگر شما فردی مستقیم باشید و طرف مقابل فردی غیرمستقیم، ممکن است فکر کنید که او دروغ میگوید یا چیزی را از شما پنهان میکند.در حالی که او فقط دارد به سبک خود با شما ارتباط برقرار میکند.برای حل این مشکل، باید سبک ارتباطی خود را بشناسید و سبک ارتباطی طرف مقابل را نیز درک کنید.
سپس، سعی کنید با هم به یک سبک ارتباطی مشترک برسید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.
در ضمن، با سوال پرسیدن و شفافسازی میتوانید از سوءتفاهمها جلوگیری کنید.با احترام گذاشتن به سبک ارتباطی طرف مقابل و تلاش برای درک او، میتوانید رابطه خود را تقویت کنید.در ضمن، با تمرین و تعهد، میتوانید سبک ارتباطی خود را انعطافپذیرتر کنید و با افراد مختلف به طور موثرتری ارتباط برقرار کنید.
13. کمبود زمان با کیفیت
اگر زمان کافی را با کیفیت مناسب با طرف مقابل نگذرانید، ممکن است احساس کنید که درک نمیشوید.زمان با کیفیت به این معنی است که شما در کنار هم هستید و به طور کامل به یکدیگر توجه میکنید.این زمان میتواند شامل صحبت کردن، گوش دادن، انجام فعالیتهای مشترک یا فقط در کنار هم بودن باشد.وقتی زمان کافی را با کیفیت مناسب با طرف مقابل نمیگذرانید، ارتباط بین شما ضعیف میشود و درک متقابل کاهش مییابد.شما ممکن است احساس کنید که از هم دور شدهاید و دیگر نمیدانید چه در ذهن طرف مقابل میگذرد.
برای جلوگیری از این اتفاق، باید زمان مشخصی را در برنامه خود برای گذراندن با کیفیت مناسب با طرف مقابل اختصاص دهید.این زمان باید بدون وقفه و با تمرکز کامل بر روی یکدیگر باشد.در ضمن، سعی کنید فعالیتهایی را انجام دهید که هر دو از آن لذت میبرید و به شما امکان میدهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنید.با اولویت قرار دادن زمان با کیفیت، میتوانید ارتباط خود را با طرف مقابل حفظ کرده و از احساس عدم درک جلوگیری کنید.در ضمن، با برنامه ریزی برای فعالیت های مشترک و تفریحات، میتوانید زمان با کیفیت بیشتری را با هم بگذرانید.
14. عدم ابراز قدردانی
عدم ابراز قدردانی از تلاشها و زحمات طرف مقابل میتواند باعث شود که او احساس کند دیده نمیشود و درک نمیشود.وقتی از کسی قدردانی نمیکنید، او ممکن است فکر کند که تلاشهایش بیارزش است و دیگر تمایلی به انجام دادن کارها برای شما نداشته باشد.برای جلوگیری از این اتفاق، باید به طور مرتب از طرف مقابل قدردانی کنید.این قدردانی میتواند به شکلهای مختلفی باشد، از جمله گفتن “متشکرم”، نوشتن یک یادداشت تشکر، انجام یک کار کوچک برای او یا فقط نشان دادن اینکه قدردان او هستید.هنگام قدردانی کردن، سعی کنید مشخص باشید و به طور دقیق بگویید که از چه چیزی قدردانی میکنید.
مثلا به جای اینکه فقط بگویید “متشکرم”، بگویید “متشکرم که امروز شام را درست کردی.خیلی خوشمزه بود.” در ضمن، سعی کنید قدردانی خود را به طور مرتب ابراز کنید، نه فقط در مواقع خاص.قدردانی مداوم باعث میشود که طرف مقابل احساس کند دیده میشود و ارزشمند است.با قدردانی از تلاشها و زحمات طرف مقابل، میتوانید به او نشان دهید که برای او ارزش قائل هستید و به او اهمیت میدهید.در ضمن، با قدردانی کردن، میتوانید فضای مثبتی را در رابطه خود ایجاد کنید و باعث افزایش شادی و رضایت هر دو طرف شوید.
15. تمرکز بر نقاط ضعف
تمرکز بیش از حد بر نقاط ضعف طرف مقابل و نادیده گرفتن نقاط قوت او میتواند باعث شود که او احساس کند درک نمیشود و ارزشمند نیست.وقتی فقط به دنبال اشتباهات و نقصهای طرف مقابل هستید، او ممکن است احساس کند که هرگز نمیتواند شما را راضی کند و دیگر تلاشی برای بهبود خود نکند.برای جلوگیری از این اتفاق، باید تعادل را رعایت کنید و هم به نقاط قوت و هم به نقاط ضعف طرف مقابل توجه کنید.به جای اینکه فقط به دنبال اشتباهات او باشید، سعی کنید نقاط قوت او را پیدا کنید و از آنها قدردانی کنید.
در ضمن، هنگام انتقاد کردن، سعی کنید سازنده باشید و به جای سرزنش کردن، راهکارهایی برای بهبود ارائه دهید.مثلا به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر میکنی”، بگویید “من نگران میشوم وقتی دیر میکنی.آیا میتوانیم با هم برنامهریزی کنیم تا بتوانیم به موقع برسیم؟” با پذیرش طرف مقابل با تمام نقاط قوت و ضعفش، میتوانید به او کمک کنید تا احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن کند.در ضمن، با تمرکز بر جنبه های مثبت رابطه و قدردانی از داشته هایتان، میتوانید دیدگاه مثبت تری نسبت به طرف مقابل داشته باشید.
16. انتظارات جنسی برآورده نشده
برآورده نشدن انتظارات جنسی میتواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن و عدم درک در رابطه شود. صمیمیت جنسی بخش مهمی از بسیاری از روابط عاشقانه است و وقتی یکی از طرفین احساس می کند که نیازهایش برآورده نمی شود، میتواند باعث ایجاد نارضایتی و دوری عاطفی شود. با ارتباط باز و با صداقت و تلاش برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر، میتوانید رابطه خود را تقویت کنید و از احساس عدم درک جلوگیری کنید. در ضمن، با تمرکز بر ایجاد یک رابطه عاطفی قوی، میتوانید صمیمیت جنسی خود را نیز بهبود بخشید.
17. رازهای پنهان
پنهان کردن رازها از طرف مقابل میتواند باعث ایجاد بی اعتمادی و احساس عدم درک شود.وقتی رازهایی را از کسی پنهان می کنید، به او فرصت نمی دهید تا شما را به طور کامل بشناسد و درک کند.این میتواند باعث شود که او احساس کند از شما دور شده است و نمی تواند به شما اعتماد کند.البته، هر کسی حق دارد حریم خصوصی داشته باشد و لازم نیست همه چیز را با طرف مقابل خود در میان بگذارد.با این حال، پنهان کردن رازهای مهم و تاثیرگذار میتواند به رابطه آسیب برساند.اگر تصمیم گرفتید راز خود را فاش کنید، سعی کنید این کار را در یک زمان و مکان مناسب انجام دهید و آماده باشید تا به سوالات طرف مقابل پاسخ دهید.
در ضمن، به او فرصت دهید تا احساسات خود را پردازش کند و به شما نشان دهد که چگونه با این خبر کنار می آید.با صداقت با طرف مقابل خود، میتوانید اعتماد او را جلب کنید و به او نشان دهید که برای او ارزش قائل هستید.در ضمن، با فاش کردن رازهای خود، میتوانید به او فرصت دهید تا شما را به طور کامل بشناسد و درک کند.
18. تفاوت در نیازهای عاطفی
هر فردی نیازهای عاطفی متفاوتی دارد.برخی افراد به توجه و تایید بیشتری نیاز دارند، در حالی که برخی دیگر به فضای شخصی بیشتری نیاز دارند.اگر نیازهای عاطفی شما با طرف مقابل متفاوت باشد، ممکن است در برآورده کردن نیازهای یکدیگر دچار مشکل شوید.باید نیازهای عاطفی خود را بشناسید و در مورد آنها با طرف مقابل صحبت کنید.در ضمن، باید تلاش کنید تا نیازهای عاطفی طرف مقابل را درک کنید و به آنها احترام بگذارید.مثلا اگر شما به توجه و تایید بیشتری نیاز دارید، میتوانید از طرف مقابل بخواهید که بیشتر به شما تعریف کند و از شما قدردانی کند.
از طرف دیگر، اگر طرف مقابل شما به فضای شخصی بیشتری نیاز دارد، باید به او اجازه دهید که گاهی اوقات تنها باشد و به کارهای خود برسد.با ارتباط باز و با صداقت و تلاش برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر، میتوانید رابطه خود را تقویت کنید و از احساس عدم درک جلوگیری کنید.در ضمن، با یادگیری زبان عشق طرف مقابل، میتوانید به او نشان دهید که به او اهمیت می دهید و به نیازهایش توجه می کنید.مهمترین نکته این است که هر دو طرف تمایل به برآورده کردن نیازهای یکدیگر داشته باشند و برای رسیدن به این هدف تلاش کنند.
19. عدم انعطافپذیری
عدم انعطافپذیری و اصرار بر درست بودن نظر خود میتواند مانع از درک دیدگاههای دیگران شود.وقتی شما فقط به دیدگاه خود پایبند هستید و حاضر نیستید دیدگاههای دیگران را در نظر بگیرید، به طرف مقابل فرصت نمیدهید تا احساس کند شنیده میشود و درک میشود.برای جلوگیری از این اتفاق، باید انعطافپذیر باشید و ذهن خود را برای پذیرش دیدگاههای جدید باز نگه دارید.سعی کنید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید، حتی اگر با آن موافق نیستید.با انعطافپذیری و پذیرش دیدگاههای دیگران، میتوانید رابطه خود را تقویت کنید و از احساس عدم درک جلوگیری کنید.
در ضمن، با پذیرش تفاوتها و دیدگاههای مختلف، میتوانید یاد بگیرید که چگونه با افراد مختلف ارتباط برقرار کنید و دیدگاه خود را گسترش دهید.
با انعطاف پذیری میتوانید به طرف مقابل نشان دهید که به نظر او اهمیت می دهید و برای دیدگاه او ارزش قائل هستید.
20. مسائل مالی
مسائل مالی میتواند منبع بزرگی از استرس و اختلاف در یک رابطه باشد و منجر به احساس عدم درک شود.اختلاف نظر در مورد نحوه مدیریت پول، صرفه جویی و هزینه کردن میتواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی در رابطه شود.باید در مورد مسائل مالی خود با طرف مقابل صحبت کنید و یک برنامه مالی مشترک ایجاد کنید.این برنامه باید شامل اهداف مالی بلند مدت و کوتاه مدت، نحوه مدیریت درآمد و هزینه ها و نحوه حل اختلافات مالی باشد.در ضمن، باید صادق و شفاف باشید در مورد وضعیت مالی خود و هیچ چیزی را از طرف مقابل پنهان نکنید.
پنهان کردن بدهیها یا مشکلات مالی میتواند باعث ایجاد بی اعتمادی و احساس عدم درک شود.
با ارتباط باز و با صداقت و تلاش برای مدیریت مشترک مسائل مالی، میتوانید رابطه خود را تقویت کنید و از احساس عدم درک جلوگیری کنید.در ضمن، با تعیین اهداف مالی مشترک و تلاش برای رسیدن به آنها، میتوانید احساس نزدیکی و همبستگی در رابطه خود را افزایش دهید.
21. دخالت دیگران
دخالت بیش از حد خانواده، دوستان یا سایر افراد در رابطه شما میتواند باعث ایجاد تنش و احساس عدم درک شود.وقتی دیگران در رابطه شما دخالت میکنند، ممکن است احساس کنید که کنترل رابطه خود را از دست دادهاید و طرف مقابل شما به نظرات و پیشنهادات دیگران بیشتر از شما اهمیت میدهد.باید مرزهای روشنی را با دیگران تعیین کنید و به آنها اجازه ندهید در رابطه شما دخالت کنند.در ضمن، باید با طرف مقابل خود در مورد نحوه مدیریت دخالت دیگران صحبت کنید و یک استراتژی مشترک برای مقابله با این مسئله ایجاد کنید.
مثلا میتوانید توافق کنید که هیچ تصمیمی در مورد رابطه خود بدون مشورت با یکدیگر نگیرید و به نظرات و پیشنهادات دیگران با احتیاط گوش دهید.در ضمن، باید به طرف مقابل خود نشان دهید که به نظرات و احساسات او اهمیت میدهید و از او حمایت میکنید.با تعیین مرزهای روشن و حمایت از یکدیگر، میتوانید رابطه خود را در برابر دخالت دیگران محافظت کنید و از احساس عدم درک جلوگیری کنید.در ضمن، با صحبت کردن در مورد نگرانی های خود با طرف مقابل، میتوانید از ایجاد سوء تفاهم ها و اختلافات جلوگیری کنید.





