بازگشت به یک رابطه تمام شده، تصمیمی دشوار و پر از اما و اگر است. یکی از سوالات رایجی که در این مورد مطرح می شود، این است که چقدر زمان باید بگذرد تا بتوان به طور منطقی به این موضوع فکر کرد؟ در این پست، به بررسی تجربیات کاربران نی نی سایت در این زمینه می پردازیم و 23 مورد از نظرات و دیدگاه های مختلف را خلاصه می کنیم:

• ✅برخی می گویند حداقل 6 ماه زمان لازم است تا احساسات فروکش کنند.
• ✅برخی دیگر معتقدند یک سال زمان نیاز است تا بتوان با دید منطقی تری به رابطه نگاه کرد.
• ✅گروهی بر این باورند که تا زمانی که به طور کامل فرد مقابل را نبخشیده اید، نباید به بازگشت فکر کرد.
• ✅عده ای می گویند زمان مشخصی وجود ندارد و بستگی به عمق رابطه و دلیل جدایی دارد.
• ✅برخی توصیه می کنند تا زمانی که هر دو طرف به طور کامل تغییر کرده اند و اشتباهات گذشته را تکرار نمی کنند، نباید به هم برگردند.
• ✅بعضی تاکید دارند که باید مطمئن شوید دلیل جدایی برطرف شده است.
• ✅برخی دیگر می گویند اگر هنوز با یادآوری خاطرات گریه می کنید، زمان مناسبی برای بازگشت نیست.
• ✅عده ای معتقدند باید با خودتان صادق باشید و ببینید آیا واقعاً دلتان برای فرد مقابل تنگ شده یا فقط از تنهایی می ترسید.
• ✅برخی می گویند اگر در این مدت با فرد دیگری وارد رابطه شده اید، نباید به رابطه قبلی فکر کنید.
• ✅برخی توصیه می کنند قبل از بازگشت، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
• ✅برخی می گویند اگر طرف مقابل به شما خیانت کرده، به هیچ وجه نباید به او فرصت دوباره داد.
• ✅عده ای معتقدند اگر هنوز به دنبال مقصر می گردید، آمادگی بازگشت را ندارید.
• ✅برخی می گویند اگر در این مدت پیشرفت شخصی داشته اید، نباید با بازگشت به رابطه قبلی، خودتان را عقب بیاندازید.
• ✅برخی توصیه می کنند قبل از بازگشت، یک دوره “آزمایشی” داشته باشید تا ببینید آیا می‌توانید با هم کنار بیایید.
• ✅برخی می گویند اگر خانواده ها مخالف هستند، نباید به این رابطه اصرار کنید.
• ✅عده ای معتقدند اگر در رابطه قبلی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید، بازگشت به آن اشتباه محض است.
• ✅برخی می گویند اگر در این مدت احساس آرامش و شادی بیشتری داشته اید، نباید به رابطه قبلی برگردید.
• ✅برخی توصیه می کنند قبل از بازگشت، یک لیست از نقاط مثبت و منفی رابطه قبلی تهیه کنید.
• ✅برخی می گویند اگر در این مدت توانسته اید خودتان را دوست داشته باشید، نباید با بازگشت به رابطه قبلی، دوباره اعتماد به نفستان را از دست بدهید.
• ✅برخی توصیه می کنند قبل از بازگشت، با دوستان و خانواده تان در این مورد مشورت کنید.
• ✅بعضی می گویند مهم تر از زمان، کیفیت رابطه و میزان تغییر هر دو طرف است.

همانطور که مشاهده کردید، نظرات در این مورد بسیار متنوع هستند. هیچ فرمول جادویی برای تعیین زمان مناسب بازگشت به رابطه وجود ندارد.

تصمیم گیری در این مورد کاملاً شخصی است و به شرایط و ویژگی های منحصر به فرد شما و رابطه تان بستگی دارد.

مهمترین نکته این است که قبل از هر تصمیمی، به خوبی فکر کنید، با خودتان صادق باشید و جوانب مثبت و منفی را به دقت بسنجید.

مدت زمان بازگشت به رابطه: خلاصه تجربیات نی نی سایت

تجربه 1: صبر و تحمل

یکی از کاربران نی نی سایت می گوید: “شش ماه بعد از جدایی، همسرم برگشت. خیلی سخت بود، اما صبر کردم و نشون دادم تغییر کردم. “او تاکید داشت که در این مدت روی خودش کار کرده و رفتارهای اشتباهش را اصلاح کرده است. برقراری ارتباط محدود و پرهیز از التماس و گریه تاثیر مثبتی داشته است. کاربر دیگری اضافه کرد: “اگه واقعا می خوای برگرده، باید نشون بدی قوی شدی و دیگه نیازی بهش نداری. “صبر کلید اصلی این تجربه به نظر می رسد. البته باید این نکته را در نظر گرفت که هر رابطه ای شرایط خاص خود را دارد. هیچ تضمینی وجود ندارد.

تجربه 2: تماس محدود و غیرمنتظره

“بعد از سه ماه سکوت کامل، یه پیام تبریک تولد فرستادم. یه هفته بعدش زنگ زد و شروع شد. “این کاربر معتقد بود که قطع کامل ارتباط و سپس یک تماس غیرمنتظره می‌تواند جرقه ای دوباره ایجاد کند. نکته مهم این است که این تماس باید بدون توقع و فقط جهت نشان دادن ادب و احترام باشد. هدف نباید التماس برای بازگشت باشد. ایجاد حس کنجکاوی در طرف مقابل بسیار مهم است. باید به او نشان دهید که بدون او هم زندگی خوبی دارید. این روش برای روابطی که قطع ارتباط به دلیل خشم و عصبانیت بوده، می‌تواند موثر باشد.

تجربه 3: تغییر ظاهری و رفتاری

“بعد از یک سال، کاملا خودمو عوض کردم. لاغر کردم، موهامو رنگ کردم، و یه کار جدید پیدا کردم. وقتی منو دید، انگار یه آدم دیگه بودم. “این کاربر بر اهمیت تغییرات ظاهری و رفتاری تاکید داشت. او معتقد بود که نشان دادن تغییرات مثبت می‌تواند جذابیت دوباره ایجاد کند. ایجاد یک زندگی اجتماعی فعال و نشان دادن آن در شبکه های اجتماعی می‌تواند تاثیرگذار باشد. نکته مهم این است که این تغییرات باید واقعی باشند و فقط برای جلب توجه نباشند. تغییرات درونی بسیار مهم تر از تغییرات بیرونی هستند. باید روی خودتان کار کنید تا فرد بهتری شوید.

تجربه 4: دخالت ندادن دیگران

“من و شوهرم بعد از دو ماه قهر، برگشتیم. ولی مهمترین چیز این بود که هیچکس از خانوادم و خانوادش دخالت نکرد. “این کاربر تاکید داشت که دخالت خانواده ها می‌تواند اوضاع را بدتر کند. او معتقد بود که حل مشکلات باید بین دو نفر و بدون دخالت دیگران انجام شود. درخواست کمک از یک مشاور می‌تواند گزینه مناسب تری باشد. صحبت مستقیم و با صداقت با همسر می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. نکته مهم این است که به جای مقصر دانستن طرف مقابل، روی حل مشکل تمرکز کنید. به احساسات یکدیگر احترام بگذارید.

تجربه 5: بخشش و فراموشی

“سه ماه بعد از جدایی برگشتیم. من بخشیدمش و اونم معذرت خواست. دیگه هم هیچوقت به گذشته فکر نکردیم. “این کاربر بر اهمیت بخشش و فراموش کردن گذشته تاکید داشت. او معتقد بود که اگر نتوانید گذشته را فراموش کنید، رابطه دوباره شکست خواهد خورد. باید بتوانید از اشتباهات یکدیگر چشم پوشی کنید. تلاش برای ساختن یک آینده بهتر بسیار مهم تر از گیر کردن در گذشته است. البته بخشش نباید به معنای نادیده گرفتن حقوق خود باشد. باید به خودتان و احساستان احترام بگذارید.

تجربه 6: تغییر الگوی ارتباطی

“بعد از 4 ماه دوباره با هم شدیم. ولی اینبار رفتیم پیش مشاور و یاد گرفتیم چجوری درست با هم حرف بزنیم. “این تجربه نشان می دهد که تغییر الگوی ارتباطی می‌تواند کلیدی باشد. اگر الگوهای ارتباطی قبلی منجر به جدایی شده اند، باید تغییر کنند. مشاوره می‌تواند به شما کمک کند تا الگوهای ارتباطی سالم تری را یاد بگیرید. یادگیری مهارت های گوش دادن فعال و بیان احساسات به شکل صحیح بسیار مهم است. باید یاد بگیرید که چگونه در مورد مشکلات به طور سازنده صحبت کنید. تغییر در این زمینه نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است.

تجربه 7: تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل

“بعد از دو ماه که با هم حرف نزدیم، سعی کردم خودم رو جای اون بذارم. فهمیدم چرا اونطوری رفتار می کرد. وقتی بهش گفتم، خیلی تعجب کرد و برگشت. “این تجربه بر اهمیت درک دیدگاه طرف مقابل تاکید دارد. تلاش برای دیدن دنیا از دیدگاه همسرتان می‌تواند به شما کمک کند تا او را بهتر درک کنید. این کار می‌تواند از سوء تفاهم ها جلوگیری کند و باعث ایجاد همدلی شود. پرسیدن سوالاتی که نشان دهنده علاقه شما به درک دیدگاه اوست، می‌تواند بسیار موثر باشد. به جای قضاوت کردن، سعی کنید بفهمید چرا او اینطور فکر یا رفتار می کند. این کار می‌تواند پلی برای آشتی و بازگشت باشد.

تجربه 8: تعریف مجدد رابطه

“بعد از یه سال دوباره با هم شروع کردیم. ولی این بار به عنوان دوست. بعد آروم آروم رابطمون جدی تر شد. “این تجربه نشان می دهد که تعریف مجدد رابطه می‌تواند راه حلی برای بازگشت باشد. شروع کردن رابطه به عنوان دوست می‌تواند فشار را از روی دوش هر دو طرف بردارد. این کار به شما فرصت می دهد تا همدیگر را دوباره بشناسید و بدون انتظارات زیاد با هم وقت بگذرانید. اگر هنوز به هم علاقه دارید، این روش می‌تواند به شما کمک کند تا دوباره یک رابطه سالم و پایدار بسازید. مهم این است که هر دو طرف با این تعریف جدید از رابطه موافق باشند. این کار نیازمند صداقت و شفافیت است.

تجربه 9: ایجاد فضای امن و بدون قضاوت

“وقتی برگشتیم، قول دادیم دیگه سر چیزای کوچیک دعوا نکنیم و هر حرفی داریم با احترام بزنیم. این خیلی کمک کرد. “ایجاد یک فضای امن و بدون قضاوت در رابطه بسیار مهم است. باید به همدیگر اطمینان دهید که می‌توانید بدون ترس از قضاوت یا تحقیر، احساسات و نظرات خود را بیان کنید. این کار باعث می شود تا هر دو طرف احساس امنیت و راحتی کنند و بتوانند با صداقت با هم ارتباط برقرار کنند. یادگیری مهارت های ارتباطی غیرخشونت آمیز می‌تواند در ایجاد چنین فضایی بسیار موثر باشد. باید به همدیگر نشان دهید که به حرف های هم گوش می دهید و به احساسات هم اهمیت می دهید. این کار می‌تواند به بازسازی اعتماد در رابطه کمک کند.

تجربه 10: توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر

“بعد از اینکه دوباره با هم شدیم، فهمیدم که چقدر کم به نیازهای عاطفی شوهرم توجه می کردم. حالا سعی می کنم بیشتر بهش محبت کنم و ازش تعریف کنم. “توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر یکی از عوامل مهم در حفظ و تقویت رابطه است. هر فردی نیازهای عاطفی خاص خود را دارد و شناخت و برآورده کردن این نیازها می‌تواند باعث ایجاد صمیمیت و نزدیکی بیشتر شود. نشان دادن محبت، تعریف و تمجید، گوش دادن فعال، و ابراز قدردانی از جمله راه های برآورده کردن نیازهای عاطفی هستند. باید به همدیگر نشان دهید که به احساسات هم اهمیت می دهید و به دنبال راه هایی برای شاد کردن هم هستید. این کار می‌تواند به ایجاد یک رابطه عمیق و پایدار کمک کند. غفلت از نیازهای عاطفی می‌تواند منجر به ایجاد حس تنهایی و ناامیدی در رابطه شود.

تجربه 11: تمرکز بر نقاط قوت رابطه

“وقتی دوباره با هم شروع کردیم، تصمیم گرفتیم دیگه فقط به چیزای بد فکر نکنیم و بیشتر یاد لحظه های خوبی که داشتیم باشیم.“تمرکز بر نقاط قوت رابطه می‌تواند به شما کمک کند تا جنبه های مثبت رابطه را ببینید و از آن لذت ببرید.یادآوری خاطرات خوش، یادآوری ویژگی های مثبت همسرتان، و قدردانی از داشته هایتان می‌تواند به تقویت حس مثبت در رابطه کمک کند.به جای تمرکز بر مشکلات و کمبودها، سعی کنید به دنبال راه هایی برای تقویت نقاط قوت رابطه باشید.این کار می‌تواند به ایجاد یک دیدگاه مثبت نسبت به رابطه کمک کند و باعث شود تا برای حفظ آن بیشتر تلاش کنید.

البته این به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست، بلکه به معنای داشتن یک دیدگاه متعادل و واقع بینانه نسبت به رابطه است.

به هر حال همه روابط پستی و بلندی هایی دارند و مهم این است که بتوانید با هم از این چالش ها عبور کنید.

تجربه 12: اهمیت زمان بندی مناسب برای صحبت کردن

“بعد از یه دعوای خیلی بد، سه هفته با هم حرف نزدیم.بعد یه روز که هر دومون آروم بودیم، نشستیم با هم صحبت کردیم و همه چی حل شد.“زمان بندی مناسب برای صحبت کردن در مورد مشکلات بسیار مهم است.اگر هر دو طرف عصبانی یا خسته هستید، صحبت کردن در مورد مشکلات می‌تواند منجر به تشدید تنش ها شود.بهتر است زمانی را برای صحبت کردن انتخاب کنید که هر دو طرف آرام و متمرکز باشید.باید مکانی آرام و بدون مزاحمت را برای صحبت کردن انتخاب کنید.قبل از شروع صحبت کردن، توافق کنید که به حرف های یکدیگر با احترام گوش دهید و از قطع کردن حرف های هم خودداری کنید.

این کار می‌تواند به شما کمک کند تا به طور موثرتری با هم ارتباط برقرار کنید و مشکلات را به طور سازنده حل کنید.

بهتر است از قبل مشخص کنید هدف از این گفتگو چیست تا از انحراف بحث جلوگیری شود.

تجربه 13: در نظر گرفتن تفاوت های شخصیتی

“من خیلی برونگرام و شوهرم درونگرا.اوایل این خیلی اذیتم می کرد.ولی بعد فهمیدم که این فقط یه تفاوت شخصیتیه و باید بهش احترام بذارم.“در نظر گرفتن تفاوت های شخصیتی در رابطه بسیار مهم است.هر فردی دارای ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد خود است و شناخت و پذیرش این تفاوت ها می‌تواند به بهبود رابطه کمک کند.به جای تلاش برای تغییر دادن همسرتان، سعی کنید او را همانطور که هست بپذیرید.به این فکر کنید که این تفاوت ها چگونه میتوانند مکمل هم باشند و رابطه شما را غنی تر کنند.با شناخت تفاوت های شخصیتی، می‌توانید بهتر درک کنید که چرا همسرتان به روش خاصی رفتار می کند و چگونه می‌توانید به بهترین شکل با او ارتباط برقرار کنید.

احترام گذاشتن به تفاوت های یکدیگر، کلید یک رابطه سالم و پایدار است.

هیچ کس کامل نیست و هر کسی نقاط قوت و ضعف خودش را دارد.

تجربه 14: اهمیت رابطه جنسی سالم

“بعد از جدایی، خیلی از نظر جنسی از هم دور شدیم. وقتی برگشتیم، سعی کردیم دوباره این رابطه رو زنده کنیم و خیلی تاثیر داشت. “رابطه جنسی سالم یکی از ارکان اصلی یک رابطه عاشقانه است. اگر رابطه جنسی شما دچار مشکل شده است، باید به دنبال راه هایی برای حل آن باشید. صحبت کردن با همسرتان در مورد خواسته ها و نیازهای جنسی، مراجعه به یک متخصص رابطه زناشویی تراپیست، و تلاش برای تنوع بخشیدن به رابطه جنسی می‌تواند به شما کمک کند. رابطه جنسی سالم نه تنها باعث لذت جسمی می شود، بلکه باعث ایجاد صمیمیت و نزدیکی عاطفی بیشتر نیز می شود. اگر از نظر جنسی با همسرتان احساس رضایت کنید، احتمال اینکه در سایر زمینه های رابطه نیز احساس رضایت کنید بیشتر است. نباید از اهمیت این موضوع غافل شد و باید برای حفظ و تقویت آن تلاش کرد.

تجربه 15: یادگیری مدیریت خشم

“من خیلی زود عصبی می شم و سر شوهرم داد می زنم.بعد از اینکه یه دوره مدیریت خشم رفتم، خیلی بهتر تونستم خودمو کنترل کنم و رابطمون خیلی بهتر شد.“یادگیری مدیریت خشم می‌تواند تاثیر بسیار مثبتی بر رابطه شما داشته باشد.اگر شما فردی هستید که به سرعت عصبانی می شوید و در هنگام عصبانیت رفتارهای مخربی انجام می دهید، باید به دنبال یادگیری مهارت های مدیریت خشم باشید.شرکت در دوره های آموزشی، مشاوره با یک روانشناس، و بهره‌گیری از تکنیک های آرامش بخش می‌تواند به شما کمک کند.کنترل خشم نه تنها به بهبود رابطه شما کمک می کند، بلکه به سلامت روانی و جسمی شما نیز کمک می کند.

یاد بگیرید که چگونه احساسات خود را به شکل صحیح بیان کنید و از رفتارهایی که میتوانند به رابطه شما آسیب برسانند خودداری کنید.

خشم کنترل نشده می‌تواند به مرور زمان رابطه شما را نابود کند.

تجربه 16: انجام فعالیت های مشترک

“بعد از اینکه دوباره با هم شدیم، تصمیم گرفتیم هر هفته یه شب با هم بریم بیرون. سینما، رستوران، پارک. . . هر جا که خوش بگذره. “انجام فعالیت های مشترک می‌تواند به تقویت رابطه شما کمک کند. فعالیت های مشترک فرصتی را برای با هم بودن، صحبت کردن، و خندیدن فراهم می کنند. می‌توانید فعالیت هایی را انتخاب کنید که هر دو طرف از آن لذت می برید. این فعالیت ها میتوانند شامل رفتن به سینما، رستوران، پارک، مسافرت، شرکت در کلاس های آموزشی، و یا انجام فعالیت های ورزشی باشد. مهم این است که این فعالیت ها باعث ایجاد حس خوب در هر دو طرف شود و به تقویت ارتباط عاطفی بین شما کمک کند. حتی انجام کارهای ساده ای مانند با هم آشپزی کردن یا تماشای فیلم می‌تواند به ایجاد حس نزدیکی بیشتر کمک کند.

تجربه 17: اهمیت بخشش خود

“من خیلی خودمو سر جداییمون سرزنش می کردم. تا اینکه یه روز فهمیدم باید خودمو ببخشم تا بتونم اون رو هم ببخشم و رابطمون دوباره درست شه. “بخشش خود یکی از مهمترین گام ها برای بازگشت به رابطه است. اگر شما در جدایی مقصر بوده اید، باید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید و از خودتان و همسرتان عذرخواهی کنید. اما مهمتر از همه این است که خودتان را ببخشید. سرزنش مداوم خودتان نه تنها کمکی به حل مشکل نمی کند، بلکه باعث ایجاد حس منفی و ناامیدی می شود. یاد بگیرید که از اشتباهات خود درس بگیرید و به جلو حرکت کنید. بخشش خود به شما کمک می کند تا با انرژی بیشتری برای ساختن یک رابطه بهتر تلاش کنید. همه انسان ها اشتباه می کنند و مهم این است که از این اشتباهات درس بگیریم و تلاش کنیم تا آنها را تکرار نکنیم.

تجربه 18: صبر و حوصله در روند ترمیم رابطه

“ترمیم یه رابطه شکسته زمان می بره.نباید انتظار داشته باشین همه چی یه شبه درست شه.باید صبور باشین و به همدیگه فرصت بدین.“ترمیم یک رابطه شکسته زمان بر است و نیاز به صبر و حوصله دارد.نباید انتظار داشته باشید که همه چیز به سرعت به حالت عادی بازگردد.به همدیگر فرصت دهید تا با احساسات خود کنار بیایید و دوباره اعتماد کنید.سعی کنید با قدم های کوچک شروع کنید و به مرور زمان پیش بروید.مهم این است که هر دو طرف متعهد به تلاش برای ترمیم رابطه باشند و از هیچ تلاشی دریغ نکنند.

در این مسیر ممکن است با چالش ها و موانع زیادی روبرو شوید، اما اگر صبور باشید و به تلاش خود ادامه دهید، می‌توانید دوباره یک رابطه قوی و پایدار بسازید.

مثل اینه که یه ساختمون رو که آسیب دیده بخوای دوباره بسازی، نیاز به زمان و تلاش زیادی داره.

تجربه 19: حفظ استقلال فردی

“من بعد از جداییمون خیلی به شوهرم وابسته شدم.بعد فهمیدم که باید استقلال خودمو حفظ کنم و یه زندگی برای خودمم داشته باشم.این خیلی به رابطمون کمک کرد.“حفظ استقلال فردی در رابطه بسیار مهم است.نباید تمام هویت خود را در رابطه خلاصه کنید.به فعالیت های مورد علاقه خود ادامه دهید، با دوستان خود وقت بگذرانید، و به دنبال اهداف شخصی خود باشید.حفظ استقلال فردی به شما کمک می کند تا فردی شاد و راضی باشید و این شادابی و رضایت را به رابطه خود نیز منتقل کنید.وابستگی بیش از حد به همسرتان می‌تواند او را خسته کند و باعث ایجاد حس خفگی در رابطه شود.

حفظ استقلال فردی به هر دو طرف این امکان را می دهد تا فضای کافی برای تنفس و رشد داشته باشند.

یه جورایی مثل اینه که دو تا درخت کنار هم کاشته شده باشن، هر کدوم باید ریشه های خودشون رو داشته باشن تا بتونن قوی و سالم بمونن.

تجربه 20: یادگیری زبان عشق همسر

“من فکر می کردم با خریدن هدیه دارم به شوهرم محبت می کنم، ولی بعد فهمیدم زبون عشق اون وقت گذروندن با منه.وقتی اینو فهمیدم، رابطمون خیلی بهتر شد.“یادگیری زبان عشق همسرتان یکی از بهترین راه ها برای نشان دادن محبت و علاقه است.زبان های عشق مختلفی وجود دارد، مانند کلمات تاییدآمیز، وقت گذراندن با کیفیت، دریافت هدیه، اعمال خدمتی، و لمس فیزیکی.شناختن زبان عشق همسرتان به شما کمک می کند تا به شیوه ای که او درک می کند به او محبت کنید.اگر زبان عشق همسرتان وقت گذراندن با کیفیت است، سعی کنید زمان بیشتری را با او بگذرانید و به او توجه کامل داشته باشید.

اگر زبان عشق او دریافت هدیه است، سعی کنید به مناسبت های مختلف برای او هدیه بخرید.

با یادگیری زبان عشق همسرتان، می‌توانید به او نشان دهید که او را دوست دارید و به او اهمیت می دهید.همه ما دوست داریم به زبانی که می فهمیم باهامون صحبت بشه.

تجربه 21: دوری از مقایسه با روابط دیگران

“من همش زندگیمو با بقیه مقایسه می کردم و فکر می کردم زندگی اونا بهتره. بعد فهمیدم که هر کسی مشکلات خودشو داره و نباید زندگیمو با کسی مقایسه کنم. “دوری از مقایسه رابطه خود با روابط دیگران بسیار مهم است. هر رابطه ای منحصر به فرد است و دارای نقاط قوت و ضعف خود است. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران می‌تواند باعث ایجاد حس ناامیدی و نارضایتی شود. به جای مقایسه، روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای حل مشکلات آن تلاش کنید. بسیاری از افراد فقط بهترین جنبه های زندگی خود را به اشتراک می گذارند. بهترین کار این است که روی رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید.

تجربه 22: اهمیت مشاوره زوجی

“ما چند جلسه مشاوره زوجی رفتیم و خیلی کمک کرد. تونستیم مشکلاتمون رو ریشه یابی کنیم و راه حل های مناسبی پیدا کنیم. “مشاوره زوجی می‌تواند ابزاری بسیار ارزشمند برای ترمیم و تقویت روابط باشد. یک مشاور زوجی می‌تواند به شما کمک کند تا مشکلات رابطه خود را ریشه یابی کنید و راه حل های مناسبی برای آنها پیدا کنید. مشاوره زوجی همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشید و به طور موثرتری با هم ارتباط برقرار کنید. اگر در رابطه خود با مشکلاتی روبرو هستید که قادر به حل آنها نیستید، مراجعه به یک مشاور زوجی می‌تواند گزینه مناسبی باشد. مشاور می‌تواند یک فضای امن و بی طرفانه را برای صحبت کردن و حل مشکلات فراهم کند. نگذارید مشکلات کوچک بزرگ شوند و برای حل آنها از کمک حرفه ای استفاده کنید.

تجربه 23: پذیرش این که گاهی بازگشتی نیست

“من خیلی تلاش کردم دوباره با شوهرم باشم، ولی نشد.بعد فهمیدم که گاهی اوقات باید بپذیریم که بعضی از رابطه ها دیگه درست نمیشن و باید رهاشون کرد.“پذیرش اینکه گاهی اوقات بازگشتی وجود ندارد، یک واقعیت تلخ اما ضروری است.گاهی اوقات، علی‌رغم تمام تلاش‌هایی که انجام می‌دهید، رابطه شما به دلیل آسیب‌های عمیق یا تفاوت‌های اساسی قابل ترمیم نیست.در چنین شرایطی، پافشاری بیش از حد می‌تواند منجر به آسیب‌های روحی بیشتر برای هر دو طرف شود.پذیرش این واقعیت به شما این امکان را می‌دهد تا انرژی خود را صرف التیام و ساختن یک زندگی جدید کنید.

رها کردن رابطه‌ای که دیگر کار نمی‌کند، به معنای شکست نیست، بلکه به معنای احترام گذاشتن به خود و همسرتان است.

شایسته یک زندگی شاد و سالم هستید، حتی اگر این شادی در کنار فرد دیگری باشد.یاد بگیرید که چه زمانی باید تلاش کنید و چه زمانی باید رها کنید.